خلاصه داستان : آکیهابارا مرکز جهان برای جالب ترین سرگرمی ها است. در بهار 1999، ناگومی واهیرا با چشمان روشن با آرزوی پیوستن به یک کافه خدمتکاری به آنجا نقل مکان کرد. او به سرعت پیش بند کافه "کلبه خوک" را می بندد. اما سازگاری با زندگی در آکیهابارای شلوغ به آسانی سرو چای و خوشحال کردن مشتریان نیست. ناگومی در کنار رانکو که هرگز لبخند نمی‌زند، باید تمام تلاش خود را بکند تا "خانه خوک" را از تمام کافه‌های خدمتکاری دیگر که برای کسب رتبه برتر رقابت می‌کنند، بالاتر ببرد. درست زمانی که رویاهای ناگومی در اختیار او قرار می گیرد، متوجه می شود که همه چیز آنطور که در میان کافه های خدمتکار آکیهابارا به نظر می رسد نیست.

Akihabara is the center of the universe for the coolest hobbies and quirkiest amusements. In the spring of 1999, bright-eyed Nagomi Wahira moves there with dreams of joining a maid café. She quickly dons an apron at café Ton Tokoton, AKA the Pig Hut. But adjusting to life in bustling Akihabara isn't as easy as serving tea and delighting customers. Paired with the dour Ranko who never seems to smile, Nagomi must do her best to elevate the Pig Hut over all other maid cafés vying for top ranking. Along the way she'll slice out a place for herself amid the frills and thrills of life at the Pig Hut. Just when Nagomi's dreams are within her grasp, she discovers not everything is as it seems amid the maid cafés of Akihabara.

خلاصه داستان : در آینده‌ای دور، بشریت به دنیای عمیق زیر زمینی موسوم به هزارتو رانه شدن و شانه به شانه همدیگه زندگی می‌کنن. هزارتو کلونی های مختلفی داره با زمینه‌های فوق‌العاده مثل داشتن دمای بالا، در حالیکه در کلونی دیگه پر از طلا و نقره‌ست. در این میان یک کلونی به اسم پینییین هست، که که یه دختر 9 ساله کنجکاو به اسم مممپو و پدرش گاگانبار زندگی می‌کنن. به عنوان کارگر که پایین ترین مرتبه شغل‌هاست سوار ربات میشن تا سنگ معدن استخراج کنن تا زنده بمونن. یک روز...

One day in the distant future. Humans live shoulder to shoulder in “colonies” separated by rock. Outside the colonies, a dangerous undeveloped area called “the Labyrinth” is expanding. Those who risk their lives to develop “the Labyrinth”, who mark out the undeveloped areas, are known as “Markers”. A young girl, Memempu, who wants to be a Marker one day, and a man, Gagumber, who used to be one. This mismatched father and daughter now take on the Labyrinth! “If there’s no path, dig one!”

خلاصه داستان : یک شب جسمی عجیب و غریب به سر نیتا از اعضای یاکوزا برخورد می کنه که داخلش دختری به اسم هینا است که قدرت های فوق العاده داره توانایی هایی که برای کسب و کار یاکوزاها مفید با ارزشه به همین خاطر نیتا با هینا معامله می کنه و در عوض استفاده از قدرتهای هینا شرایط مناسبی برای زندگی هینا فراهم می کنه ولی متاسفانه قدرت های هینا چندان خوب کنترل نمیشند و همیشه انفجار و نابود شدن همه چی بخش جدای ناپذیر برنامه ی زندگی اونهاست و این تازه شروع ماجرای زندگی و رابطه ی عجیب این دو نفر با همدیگه است!!!

One night, a strange object falls on the head of Nitta, a member of the yakuza. Inside the box is a strange young girl named Hina. She has tremendous supernatural powers, and Nitta finds himself reluctantly taking her in. Her powers can come in handy for his yakuza business, but he also runs the risk of her using them on him! Not to mention, if she doesn't use her powers, she will eventually go berserk and destroy everything around her. Nitta and Hina's strange life together is just beginning...

خلاصه داستان : لوپین برای کشف پرده از اسرار دفتر خاطرات برسون که به میراث پدربزرگ معروف خود گره خورده است ، به یک ماجراجویی بزرگ می رود.

A warrant’s been issued for an arrest but this time, it’s not for Lupin. Authorities are after Inspector Zenigata as they suspect Pops has been in cahoots with the master thief all along. In an effort to vouch for Zenigata’s innocence, Lupin is challenged to steal the curious Time Crystal. As Lupin and his gang go after the famed diamond he’s confronted with the unexpected betrayal of his most trusted partner.

خلاصه داستان : سوزو، دختری هجده ساله که در هیروشیما ژاپن زندگی می کند، ازدواج کرده و به شهر کوره که در آنجا پایگاه بزرگ دریایی ژاپن تأسیس شده است، می رود. در آنجا او موفق می شود زندگی روزمره را برای خانواده جدیدش حفظ کند و از خطرات دور نگهشان دارد و…

Japan, 1943, during World War II. Young Suzu leaves her village near Hiroshima to marry and live with her in-laws in Kure, a military harbor. Her creativity to overcome deprivation quickly makes her indispensable at home. Inhabited by an ancestral wisdom, Suzu impregnates the simple gestures of everyday life with poetry and beauty. The many hardships, the loss of loved ones, the frequent air raids of the enemy, nothing alters her enthusiasm…

خلاصه داستان : اورانو ، كتابدار جوان ، به تازگی در یک زلزله درگذشت. او در دنیای دیگری به عنوان دختر جوانی به نام مایین مجدداً متولد می شود ، اما می آموزد که کتاب ها کمیاب هستند و فقط در اختیار نخبگان معتبر قرار می گیرند. مایین که خاطرات خود را از زندگی قبلی خود حفظ می کند ، تصمیم می گیرد که کتاب های خود را ایجاد و چاپ کند تا بتواند دوباره بخواند...

Avid bookworm and college student Motosu Urano ends up dying in an unforeseen accident. This came right after the news that she would finally be able to work as a librarian as she had always dreamed of. When she regained consciousness, she was reborn as Myne, the daughter of a poor soldier. She was in the town of Ehrenfest, which had a harsh class system. But as long as she had books, she didn't really need anything else. However, books were scarce and belonged only to the nobles. But that doesn't stop her, so she makes a decision... "If there aren't any books, I'll just create some."