خلاصه داستان : خوآنگ یوآن‌جی، جیانگ یی، فانگ مینگ یو، جوآنگ یوآن، لان یی فِی و گوآن چائو همگی در یک مکان دولتی برای کارمندان به دنیا اومدن. و از همونجا همه‌شون با هم دوست‌های صمیمی شدن و به "گروه شش" معروف شدن و روزهای خوبی رو با هم سپری می‌کردن. اون‌ها به هم قول دادن که تا ابد با هم باشن اما به خاطر اتفاقاتی در سال کنکورشون راهشون از هم جدا شد. سال‌ها بعد وقتی که 30 سالشون شده، بهشون خبر می‌رسه که گوآن چائو در شرف ازدواجه و اون‌ها دوباره دلیلی پیدا می‌کنن تا به هم برگردن. خوآنگ یوآن‌جی این بار می‌خواد مطمئن بشه که این گروه پابرجا می‌مونه.

In an aerospace city in the north, seven children who were born an only child became closer than siblings and called themselves "The Big Dipper." They all promised to conquer the college entrance examinations so they can go to Beijing together but seventeen came and went and only Huang Yingzi made it. "The Big Dipper" was no more as everyone parted ways. Huang Yingzi went to Beijing for school and Jiang Yi left for the States. "Who do you like at the age of seventeen" has become a mystery lingering in the hearts of the seven people. As newcomers in the workplace, they were bruised and battered from the skirmishes between their ideals and reality. Their once pure emotions are like shining stars in the night sky. Huang Yingzi wants to reunite the group only to realize that there a question remains. Meanwhile, Jiang Yi and the others have already been presented their answer.

خلاصه داستان : روانشناسِ زن، خِ دان، در شغلش دچار مشکل شده است. او که افسرده شده به طور اتفاقی با فو جیا هویی و چیان کای یی ملاقات می کند ومجری یک برنامه ی روانشناسی در رادیو می شود و در این بین او و چیان کای یی عاشق هم می شوند. هم زمان با پیشرفت این برنامه، فعالیت موسسه ای به نام استودیو مشاوره ی روان درمانی هِتون هم زیاد می شود. استادِ خِ دان، جی مینگ کُنگ، به دردسر می افتد و خِ دان به راز هایی در مورد استادش پی می برد. وقوع این اتفاقات باعث بروز دوباره مشکلِ خواب گردی در هورتون می شود.

Due to negative feedback to a public service announcement on suicide prevention that she created, psychologist He Dun experiences a blow to her career. To cheer up, she meets her best friend at a restaurant where she runs into Qian Kai Yi. He is now hosting a radio program dealing with emotional issues. At his insistence, He Dun agrees to be his collaborator and co-host. As the show gains listenership He Dun's counseling clinic becomes equally busy.

خلاصه داستان : درمورد پسری به اسم مینگ تیانه که به خاطر خونواده اش سه سال ترک تحصیل می‌کنه و حالا برای ادامه تحصیل علیرغم نداشتن تجربه برای بورسیه ورزشهای رزمی وارد دانشگاه میشه و با قهرمان بوکس دانشکده فانگ یو آشنا میشه باید دید این دو نفر با چالش های پیش رو چطور برخورد میکنن

As the eldest daughter of the Fang Conglomerate, Fang Yu was raised to become the sole successor of the company, yet she goes against her family's objections to pursue boxing and won the championship title at the young age of 18. On the other hand, Ming Tian comes from a poor family. He once stopped schooling for three years in order to work and he decided to apply for a sports scholarship despite not having any background whatsoever. Fang Yu was one of the first to see his talents and their relationship grows over time.

خلاصه داستان : این داستان به دنبال پرنسس توراندوت است که توسط قدرتی اسرارآمیز ناشی از سه دستبند مازوویایی که به عنوان هدیه تولد به او داده شده بود مورد نفرین قرار می گیرد و این دستبندها شاهزاده خانم را ظالم کرده و او انسانیت خود را از دست می دهد.

The plot follows Princess Turandot who is cursed by a mysterious power emanating from three Mazovian bracelets that were given to her as birthday gifts. These bracelets’ life-draining effects cause the princess to becomes cruel, and gradually she loses her humanity.