خلاصه داستان : برای سباستین 25 ساله همه چیز در مورد سطح و ظاهر است. زندگی پر از مهمانی ، پول و غرفه های یک شب است. او هرگز خودش را به چالش نكشیده است ، خواه ر dreamیای زندگی حرفه ای موسیقی باشد یا شاید ، خصوصاً عشق واقعی. وقتی همه چیز در زندگی سطحی او در بهترین حالت باشد ، تصادف می کند که منجر به نابینایی او می شود. یک جهان کامل بسته می شود ، یا بهتر بگوییم باز می شود. وقتی همه چیز را سیاه می بیند ، با میا ، یک دستیار شخصی آشنا می شود. دختری که به طور معمول هیچ توجهی به او نمی کند. او اولین کسی می شود که با موفقیت چشمهای خود را به آنچه در زندگی مهم است باز می کند
For Sebastian Silverberg life is all about his appearance, partying and his enormous ego. Things are going smoothly when an accident leaves him blind, forcing him to re-evaluate his life and to seek meaning beyond appearances.
-
-
-
-
1 بار نامزد دریافت جایزه