در روزی که جنگ جهانی دوم پایان یافت،"جیمی" موسیقیدانی خودخواه با "فرانسین" خواننده ای جوان آشنا می شود.رابطه آنها تبدیل به عشق می شود در حالیکه برای بهترین شدن در حرفه خود تلاش می کنند...
یک نوازندهی ساکسیفون خودپسند و یک خوانندهی جوان در روز پیروزی بر ژاپن (پایان جنگ جهانی دوم) با یکدیگر ملاقات میکنند و در حالیکه در حرفهی شغلی با چالشهای سختی روبهرو هستند، عشقی پُرتنش میانشان شکل میگیرد.
روزی که جنگ جهانی دوم به پایان می رسد ، جیمی ، نوازنده ای خودخواه و روان ، با فرانسیس ، خواننده سالن ، ملاقات می کند. از آن لحظه به بعد ، وقتی آنها با شغل خود مبارزه می کنند و هدف اوج رسیدن هستند ، رابطه آنها به عشق تبدیل می شود.
یک ساکسیفونیست خودخواه و یک خواننده جوان لانژ در روز VJ ملاقات میکنند و عاشقانهای سخت و دشوار را آغاز میکنند، حتی زمانی که کارشان یک صعود طولانی و سربالایی را آغاز میکند.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اولین چیزی که باید در مورد "نیویورک ، نیویورک" بسیار کم ارزش اسکورسیزی بیان شود این است که کسی که فیلم هایی مانند "یک آمریکایی در پاریس" و "سینگین" را ندیده است ، نمی تواند کاملاً مورد توجه قرار گیرد. باران". فیلم اسکورسیزی بسیار جالب است (یا بسته به دیدگاه شما تقلید می کند) از این موزیکال های قبلی MGM. کل فرمول فیلم پیرامون آنها شکل گرفته است. تصاویری از لحاظ سبک جذاب ، دیالوگ سبک و شوخ ، عاشقانه ای در مرکز داستان و دستیابی به قلمرو موسیقی روایت گرایانه در اواخر فیلم. همه چیز آنجاست.
این بازتاب فرضی از دوران طلایی هالیوود ، اما تنها نیمی از تصویر است. نیمه دیگر این است که نیویورک، نیویورک علی رغم ادعاهای خلاف بسیاری ، بسیار یک فیلم اسکورسیزی است. ویژگی های برجسته اسکورسیزی در همه جای آن وجود دارد. ما رابرت دنیرو را در نقش اصلی بازی می کنیم ، یک شخصیت آقا آقا ظالمانه و مسلط را بازی می کند ، که با کمی تربیت خوب ایتالیایی-آمریکایی به سبک قدیمی که اسکورسیزی خیلی خوب می دانست ، تقویت می شود. هاروی کایتل این شخصیت را در "Who's That Knocking at My Door" و "Mean Streets" (و حتی "آلیس اینجا دیگر زندگی نمی کند" ، در نقشی کمتر) بازی کرد ، و اکنون ، برای "راننده تاکسی" ، "نیویورک" ، نیویورک "،" گاو خشمگین "و حتی" کازینو "، این دنیرو است.
من نوزده فیلم اسکورسیزی دیده ام و این از نظر سینمایی از همه بیشتر تأثیرگذار است. نورپردازی بی عیب است. جهت مثال زدنی. اسکورسیزی از نظر مهارت های فنی خود به عنوان کارگردان همیشه یک استعداد برتر بوده است ، اما از نظر بصری ، نیویورک، نیویورک در یک سطح کاملا متفاوت خیره کننده است. زیبایی شناسی فیلم به دنبال تقلید از جذابیت بصری آن موزیکال های کلاسیک هالیوود است (اسکورسیزی حتی چند پیش زمینه کاذب را به ما می دهد ، فقط برای اندازه گیری خوب) ، و از این طریق بسیار موفق بود. نیویورک، نیویورک هم آب و هوا با فیلم های "در خلق و خوی عشق" ساخته وونگ کار وای ، "بهار شکن ها" کورین ، "فقط خدا می بخشد" از رفن یا "لولا" ساخته فاسبیندر است.
در مورد محتوای فیلم ، که درباره آن بسیار کم نوشته شده است ، کل هسته موضوعی فیلم در انتخاب دو قسمت اصلی آن منعکس شده است: اول ، ما رابرت دنیرو ، کلاسیک داریم انتخاب بازیگران اسکورسیزی ، با بازی تقریباً همان شخصیتی که بازی او را در فیلم New York, New York های دیگر اسکورسیزی دیده ایم. در انتهای دیگر ، ما لیزا مینلی را داریم ، دختر دیگری غیر از جودی گارلند ، بازیگر فوق العاده مشهور موسیقی روزهای شکوه هالیوود. و پدر لیزا؟ وینسنته مینلی ، کارگردان موزیکال مشهور هالیوود مانند "The Band Wagon" ، "Gigi" و "An American in Paris". اسکورسیزی این دو شخصیت را در یک طوفان شدید شور و تصرف خفقان آور کنار هم می اندازد. اما ما ، مخاطبان ، شاهد پرتاب شدن دو جهان با هم هستیم: دنیرو نماینده دنیای اسكورسیزی است - چشم انداز او از یك واقعیت غرق در پرخاشگری آلفا و بیش از حد تصرف بیش از حد زنان - و لیزا مینلی ، دختر دوران طلایی هالیوود نشان دهنده آن دنیای باورپذیر دیگر فرهنگ آمریکایی است - آن مارک منحصر به فرد فرار از ذهن و خیال ناب سینمایی که هالیوود در دهه های 30 ، 40 و 50 به طرز فریبنده ای تولید می کرد. از نظر سینمایی ، ما در حال تماشای خیالی سنتی هالیوود هستیم که در برابر رئالیسم مبهم کاساوات قرار دارد.
چه اتفاقی خواهد افتاد که این دو واقعیت متفاوت سعی در همزیستی داشته باشند؟ خوب ، اسکورسیزی پاسخی صریح ارائه نمی دهد ، مگر اینکه بگوید دشوار خواهد بود - بسیار دشوار. تخیل هالیوود در ذهنیت آمریکایی دنیایی از اولویت های نابجا و انتظارات غیرواقعی راجع به زندگی ایجاد کرده است. وقتی فیلم شروع می شود ، به نظر می رسد شخصیت مینلی زندگی مشترک خود را به روشی انجام داده است که تعداد کمی از شخصیت های اسکورسیزی این کار را می کنند (طبیعتاً از آنجا که اهل دنیای اسکورسیزی نیست - او در آن سرزمین دور به نام هالیوود متولد شده است). و سپس دنیرو از انتهای دیگر طیف وارد زندگی او می شود و از نظر احساسی او را تکه تکه می کند. و بنابراین این بسیار فیلمی در مورد تعارض بین واقعیت و خیال است. در نهایت ، واقعیت تخیل را از بین می برد.
انحراف موزیکال (فیلم درون فیلم در پایان فیلم) مورد انتقادات بسیاری قرار گرفته است ، اما بار دیگر ، کسی "آمریکایی در پاریس" را ندیده است "یا" Singin 'in the Rain "از آن شگفت زده خواهد شد. اگر فیلم بخواهد فرمول آن فیلمهای قدیمی را همانطور که به وضوح قصد داشت انجام دهد ، یک ضرورت ساختاری بود. همانطور که گفته شد ، من اعتراف می کنم که با 160+ دقیقه طول ، کنار گذاشتن بیش از دو ساعت نقشه و رفتن به یک انحراف موسیقی تا اواخر فیلم مطمئناً صبر بیننده را آزمایش می کند. لحظه ای در این بخش وجود دارد که همه را ارزشمند می کند. در این لحظه ، تماشاگران تئاتر سینما را می بینیم که روی صندلی های خود نشسته اند و مشغول تماشای یک فیلم هستند و مستقیماً به ما نگاه می کنند (دوربین پشت صفحه نمایش تئاتر آنها قرار گرفته است) و در پشت آنها پروژکتور قرار دارد که تصویر خود را مستقیماً به سمت ما می اندازد . و بنابراین همینطور که ما در تئاترمان نشسته ایم و تماشا می کنیم که به صفحه خیره شده اند (به ما) ، شاید آنها نیز در تئاترشان نشسته اند و ما را به صفحه مان خیره می کنند. و بنابراین اسکورسیزی با ظرافت ما را درگیر مضامین فیلم فانتزی در مقابل واقعیت می کند. واقعیت آنها به خیال ما تبدیل شده است ، و احتمالاً واقعیت ما به خیال آنها تبدیل شده است.
عکس آخر فیلم اشاره ای به خاطره انگیزترین لحظه ژن کلی از فیلم "Singin 'in the Rain" است. دنیرو در خیابان است. او بی حرکت می ایستد و خودش را با چتر پشت سر می گذارد. دوربین به سمت پایین پاهای او حرکت می کند و لحظه ای روی آنها مکث می کند. اعتبارات رول می شود. ما مانده ایم که طعم تلخ و دلهره آور واقعیتی را که برخلاف واقعیتی است که هالیوود به ما پیشنهاد داده است ، بچشیم. دنیرو در جاده ای ایستاده بود که به خوبی می توانست همان جاده ای باشد که ژن کلی در آن باران با چترش آواز می خواند. اما اینجا آوازی وجود ندارد ، چتر بسته است و آن پاها نمی رقصند. واقعیت تخیل هالیوود را نابود کرده است.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جایی در داخل نفوذ مارتین اسکورسیزی در نیویورک ، نیویورک ، یک فیلم کوچک کوچک و کشیده وجود دارد که سعی در خروج از آن دارد. ظاهراً در یک مرحله به عنوان یک موسیقی یکپارچهسازی با سبک حماسه (بیش از چهار ساعت!) پیش بینی شده بود ، به دلیل اکران در تئاتر ، بیش از دو بار عرق شد (اسکورسیزی پذیرش ولرم خود را مقصر برش های تحمیل شده توسط استودیو دانست). بعداً ، او موفق شد حداقل برخی از فیلم های خود را بازیابی کند ، که خیلی کمکی نکرد (فیلم عجیب و غریب فیلم درون یک فیلم فقط به بی هدفی افزود). اما طول واگنریان که اسکورسیزی امیدوار است سرنخی باشد که نیویورک ، نیویورک نه به دلیل ویرایش مورب و سوختگی پس از واقعیت ، بلکه به دلیل بزرگواری و خودآزمایی اسکورسیزی از همان ابتدا ناامید کننده است.
علی رغم برخی از اعداد متورم و عکسهای شگفت انگیز (در صورت ساکن بودن) ، نیویورک ، نیویورک همچنان یک معما باقی مانده و هرگز با لحن یا سبک منسجمی حل و فصل نمی شود (به غیر از حالت ترش). اسکورسیزی ادعا می کند که این خودرو در ادای احترام به وسیله نقلیه آیدا لوپینو 1946 ، مردی که دوست دارم ، ایستاده است ، هرچند که تنها کمترین شباهت آن وجود دارد. (The1955 James Cagney / Doris Day Love Me or Leave Me متقاعد کننده تر به نظر می رسد الهام بخش داستان آن ، Blues Anatole Litvak Blues In The Night 1941 الگوی سبک خود باشد.)
این میدان تایمز است در روز VJ ، هنگامی که فقط رابرت دینیرو (با کفش های دو رنگ و پیراهن هاوایی ، روی منگوله برای گرفتن "خوابیده") خانه های لیزا مینلی ، همه با احترام و جسارت با لباس WAC خود را از بین برد. برای مدت زمان بسیار طولانی نیم ساعت ، آنها در یک گفتگوی نیمه بداهه معاشقه می کنند و با هم اختلاف دارند که این برای همه موارد دیگر در نیویورک، نیویورک آگاهانه ساختگی ، دقیق طراحی شده است. (و چرا شور و نشاط بیشتری در پایان جنگ روی صفحه وجود ندارد؟ استیون اسپیلبرگ در 1944 بدبختانه خود ، جایی که حرکات لرزشی عفونی است ، موفق به گرفتن روحیه جنگی و جنگی شد) ، در اینجا ، در انتشار عاطفی پیروزی ، فقط موارد اضافی است که با تمرین بیش از حد و دوربین های خود را از دست می دهند.)
DiNiro ، با خستگی زیاد ، حداقل موفق می شود شخصیت خود را ثابت کند: یک بازیکن ساکسیفون کنترل کننده و خود جذب شده که ( در رشته ای که گاز می گیرد) یک فریبکار پنی که قبل از آن صورتحساب های مجلل هتل خود را می ریزد. مینلی ، که در یک اتاق کوچک و فرعی خیابان فرعی نگهداری می شود ، هرگز موفق به خلق شخصیتی برای خودش نمی شود ، مگر اینکه به عنوان یک درب خانه شناخته شود ، بنابراین وقتی که با حضور دینیرو در یک تست بازیگری ، یک خواننده پر سر و صدا است ، تعجب آور است. (چه کسی می دانست؟) اما حتی هنگامی که ستاره او شروع به گرفتگی او می کند و او به بالای پشته صعود می کند ، گوشت و استخوان کمی در زیر مجری وجود دارد. اما به نظر نمی رسد که این موضوع موضوع فیلم باشد. او منفعلانه به موفقیت خود دست می یابد.
در تور ، آنها ازدواج می کنند ، اتحادیه پرشور آنها با جاروبرقی های درجه پایین محکوم می شود ، بارداری که او نمی خواهد ، او فرار از گودالها به سیب بزرگ ، و زناشویی های بی روح او (با مری کی مکان ، قناری جایگزین مینلی). بهترین قسمت فیلم این کار عادی و خسته کننده است ، خستگی جاده ، با دادگاه های توریستی و خانه های مخصوص جاده و بازی های ورق در اتوبوس. این همچنین بخشی است که اسکورسیزی بسیار عجیبی از آن عکس می گیرد (و مسافت ها) ، با تنظیمات "بیرونی" که به صورت کاملاً آشکار - در صحنه های صوتی و در زیر بارش برف کارتون کریسمس فیلمبرداری می شود. آنها هرگز کمتر از جذابیت نیستند - زیبا به عنوان عکس - حتی وقتی که تداوم آن از بین می رود. DiNiro یک شب تاریک زمستانی به یک تعطیلات کوهستانی می رسد ، به دنبال مینلی ، که گروه اصلی گروه است. هنگامی که زن و شوهر کمی بعد از آن به بیرون از منزل می روند تا یکی از مواقع مداوم خود را ادامه دهند ، آنها در مقابل جایگاه خسته ای از درختان که در غروب آفتاب کهربا می درخشد ، قرار می گیرند. آیا زمان در کارولینا به عقب می رود؟
متأسفانه ، تنها قصه ای که نیویورک انتخاب می کند دنبال کند ، خرابکاری هرزتر ازدواج مینلی و دینیرو است. در بوئیت های جاز با نور نئون و در اتومبیل ، که دچار زخم های زایمان می شود ، اتفاقات زشتی رخ می دهد. سپس یک جهش ناگهانی به سمت 1950s وجود دارد که دینیرو باشگاه خود را به نام The Major Chord افتتاح کرده است ، در حالی که مینلی پسر شش ساله خود را به جلسات ضبط می کشد و قرارداد هالیوود را برای بازی در یک موزیکال امضا می کند (از قضا "خوش پایان" ') که ممکن است توسط پدرش وینسنته کارگردانی شده باشد ، با این تفاوت که جلوه و جلوه او را حفظ می کند در حالی که لمس ماهرانه و منحصر به فرد او را ندارد.
و سپس چیزی عجیب و انحرافی در مورد مینلی اتفاق می افتد: او مجاز است - یا تشویق می شود - برای جعل هویت اشتباه مادرش ، جودی گارلند ، محاسبه شود. کمربند شکستنی وجود دارد. حرکات دست و بال زدن ، و در یک نیتریک در بالای آسمان خراش ، با خواندن Big Number که فیلم خیلی بی صبرانه به دنبال آن رفته است (Kander and Ebb's "New York، New York") ، او با کشیدن جودی کامل - یک قسمت بالا ، صورتی داغ ، بیش از یک جفت شلوار مشکی مشکی مخصوص پوست که دارای تنگ و پنل است. این یک مادر متولد 1953 A Star Is Born است ، سال 1961 کنسرت کارنگی هال و برنامه تلویزیونی کوتاه مدت 1963 او دوباره از سر گرفته شده است.
این ادای احترام نادرست بیش از یک سلیقه بد است. آیا هیچ کس نجابت - یا عقل سلیم - نداشت که آن را تشخیص دهد و جلوی آن را بگیرد؟ مارتین اسکورسیزی بیش از حد از عشق آشکارش به فیلم های قدیمی و ستاره هایشان مست نبود که بخاطر بسپارد که ساخت فیلم بیش از احیای ژانرهای قدیمی - و بیشتر از سرودهای مداحی است. نیویورک، نیویورک های عالی هنوز در کانال های کابلی ، خانه های صدا و DVD و e-Bay وجود دارند. شاید این مسئله در سال 1977 نبود ، اما حتی در این صورت ، چه فایده ای دارد که سعی کنید آنها را با بیرون کشیدن تمام اخلاص و بیشتر سرگرمی ها بهبود ببخشید؟
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم نوستالژیک، یا به صراحت فیلمی که درباره مجموعه تجربیات خودش نوستالژیک است، واقعاً در دوره موج نو هالیوود رونق گرفت. این دوره هوسبازان فیلم بود، اصل بداخلاق های فیلم که به عنوان شرکت کنندگان مشتاق فیلم وارد این تجارت شدند. در میان صراحتاً متعصب ترین آنها، رئیس برجسته مارتین اسکورسیزی است. با نیویورک نیویورک، او تلاش کرد موزیکال های نمونه دهه 40 و 50 را ستایش کند، بخشی از روال غذا خوردن واقع گرایانه که پس از آن او و همتایانش بزرگ شدند.
به نظر می رسد فیلمنامه بارون مکینتاش راخ و مردیک مارتین به عنوان انگیزه خود مجموعه کوچکی از نمایش های ملودیک از چارچوب زمانی پس از جنگ را در نظر گرفته است که ارتباطات بین افراد تخیلی را مدیریت می کند، تصاویری مانند I'll See You in My Fantasies (1949) و A Star is Conceived (1954). بدیهی است که این دهه 1970 است، و این یک تلاش هماهنگ اسکورسیزی/دنیرو است که افراد از آن انتظار سبک خاصی داشتند، به همین ترتیب مملو از درشتی، صراحت و فریاد زدن افراد بر سر یکدیگر است. این به عنوان یک "نوآر ملودیک" به تصویر کشیده شده است، اما در واقع آن را به سادگی توصیف میانگین استاندارد است. جیمی دویل یک فرد کاملاً ناپسند است. او یک آدم تند، یک خودشیفته، یک دروغگوی همیشگی است، به شرارت و ملودرام های عجیب و غریب تمایل دارد - آیا چیزی را فراموش کرده ام؟ تلاشی برای از بین بردن طنز از شخصیت او وجود دارد، با این حال به ندرت به چیزی اضافه میشود که یک تمرین سست روزانه را کاهش دهد. علاوه بر این، بدیهی است که مخالفت او از اشتیاق او به موسیقی برجسته است، با این حال حتی ایده نسبتاً جذاب او برای ایجاد یک هارمونی قابل توجه از زندگی برای تنظیم او کافی نیست. این مهم است، زیرا با فرض اینکه ما نتوانیم با افراد روی پرده ارتباط برقرار کنیم، نمیتوانیم با فیلم ارتباط برقرار کنیم، و فکر میکنم به خاطر این شخصیت ضد مامور دنیرو است که بخش بزرگی از جمعیت از دست میرود.< br>
در صندلی رئیس، اسکورسیزی کار استاندارد خود را انجام می دهد که عملاً شلیک های طولانی و پیچیده را دنبال می کند. به نظر می رسد در تصویری که در اجرای ملودیک بسیار بیشتر از گروه ها و فضاهای عظیم به صفر برسد، احمقانه تر از حد انتظار است. به هر حال با کمال تعجب اسکورسیزی اساساً این حس را دارد که حرکات شدیدتر دوربین را با پیچ و خم های فری جاز بدون هدف هماهنگ کند، در حالی که همه چیز آرام و وقفه های آواز لیزا مینلی را کم اهمیت جلوه می دهد. علاوه بر این، او به وضوح نیاز داشت که سبک بصری جعلی و نادرست آن موزیکالهای قدیمی را که در آن جادههای شهر در مجموعههای داخلی بازتولید میشدند، به نمایش بگذارد. در جلسات و توضیحات مختلف او در مورد چیزهایی مانند بلندی بیش از حد آسفالت ها اتفاق می افتد، با این حال هالیوود در این مرحله در عملی بودن بسیار عالی بود و تأثیر آن به ندرت مشهود است، علاوه بر این در چند صحنه، شبیه به یک "محوطه چوبی" آشکارا تقلبی است. درختان، که به طور برجسته در تضاد با بقیه فیلم است. زمانی که نیویورک نیویورک واقعاً متوجه میشود چگونه میتواند چیزی از عکسهایی را که به آنها میبیند، بگیرد، در شماره پایانهای شاد است، که به ترتیبهای رقص کشیده اشاره دارد که زمانی عملاً جزء الزامی کلاس ملودیک بودند. بدیهی است که این چیزی نیست جز اصلاحی بر رقص بانوی جوان چیس بیانگر از The Fleeting trend (1953) یا Brought to the world in a Trunk from A Star is Conceived، اما اساساً این تلاشی محکم برای چیزی در این راستا است.
اسکورسیزی، درست مانند عادت خود، از هنرمندان خواست تا به طور گسترده برای این تصویر تبلیغ کنند. شما می توانید تخیل ثابت رابرت دنیرو را در اینجا ببینید، اما در نهایت او به سادگی به کارتونی از شخصیت معمولی دنیرو تبدیل می شود. او یک سرگرمی است که تخصصش در غواصی در یک شغل نهفته است و تا به حال بهتر بود وقتی چیزی سیمانی برای ارائه خود داشت. لیزا مینلی تا حدودی ثابتتر از همبازیاش است، با این حال هنوز به این فکر میکند که چگونه دنیرو را برای انرژی و نوک زدن در زمان نیاز پیدا کند. همانطور که انتظار میرفت او در ملودیها بهترین است، که واقعاً بهترین عکسهای فوری فیلم را تشکیل میدهند، و صرف نظر از اینکه او اصالت خیرهکننده و حضور شگفتانگیز بهترین اثرش در باشگاه مردان را به نمایش میگذارد، بیتردید به فیلم The World Goes Round نزدیک میشود. و آهنگ عنوان.
اسکورسیزی با اشاره به ناامیدی اساسی و تجاری نیویورک نیویورک، بعداً حداقل فعلاً پذیرفت که اختلاط افکار مثال زدنی آن با سبک دوره ای پیشرفته آزمایشی بود که کار نکن به هر حال، هیچ چیز ذاتاً با به دست آوردن تاریخ واقع گرایانه مشکلی ندارد. این به سادگی این است که نیویورک نیویورک وحشتناک است به گونه ای که هر فیلمی می تواند افتضاح باشد. مانند نودلینگ فری جاز بسیار کوچکی که در پارتیتور نفوذ میکند، یک کار تخصصی پیچیده است، هر چند آنقدر کسلکننده و بیهدف است که از جمعیتش فاصله میگیرد.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در دورههای طولانی رو به زوال نیو هالیوود (1967-1980)، تعداد زیادی از روسای بزرگی که در این بازه زمانی مؤثر بودند، چیزی شبیه به یک فیلم ساختند که از نظر مالی و بنیادی ضربهای مهم برای حرفههای آنها بود. برای ویلیام فریدکین، جادوگر (1977) بود. برای پیتر بوگدانوویچ، سرانجام عشق (1975) بود. با فیلمشناسی مانند اسکورسیزی مارتین، نمیتوان پیشبینی کرد که او در آن قایق باشد. متأسفانه، نیویورک، نیویورک، فیلم بعدی او پس از راننده تاکسی، او را در یک زندگی مادام العمر در یک بلاتکلیفی قرار داد که باعث شد او از زیاده روی کوکائین جان خود را از دست بدهد. اسکورسیزی نیویورک، نیویورک را به عنوان قدردانی برای موزیکال های دوره درخشان هالیوود ساخت. از آنجایی که تعداد قابل توجهی از آن ها را ندیده ام، نمی توانم بگویم که این به عنوان یک تشخیص موثر بوده است یا نه، اما به شیوه خاص خود، بسیار ناامید کننده است.
توطئه این است که جیمی دویل (رابرت دنیرو) سعی می کند با فرانسین ایوانز (لیزا مینلی) در یک مهمانی روز V-J (فیلم در سال 1945 شروع می شود) ارتباط برقرار کند. او ابتدا ناکارآمد است، اما در امتحان بعدی، آن دو موهبت های ملودیک یکدیگر را پیدا می کنند (او می خواند، او ساکسیفون می نوازد)، و آنها مدت زیادی در مورد شغل خود تحقیق می کنند و سعی می کنند با یک رابطه خشن برخورد کنند که احتمالاً هنگامی که فرانسین حاملگی خود را آشکار می کند، از بین می رود.
برای من، در هر صورت، واضح ترین مسئله نحوه مراقبت از مبادله است. فیلمهای اسکورسیزی معمولاً در آن موفق میشوند، اما در اینجا، چنان مبادلهای وجود دارد که صحنهها را بیرون میکشد و احساس میکند که هر شخصیت تلاش میکند همه آنچه را که شخص میگوید معنا کند. در مواقع مختلف، گفتمان می تواند بسیار ناچیز و بیهوده به نظر برسد. صحنه اولیه یک نمایش کامل است. وقتی جیمی همچنان از فرانسین شماره تلفنش را میپرسد و سعی میکند او را بزند، فرانسین همچنان به گفتن «نه» ادامه میدهد، که دنیرو را از صحبتهای شخصیتش باز میدارد. بدیهی است که بخش بزرگی از گفتمان انجام شد و اسکورسیزی تأثیری بر آن نداشت.
شخصیتپردازی یکی دیگر از موضوعات جدی است. جیمی دویل باید فردی باشد که به موسیقی اشتیاق داشته باشد، اما به جز صحنههای او در حال نواختن ساکسیفون، به نظر نمیرسد که نشانهای از آن باشد. او آن را در چند صحنه مبادله مشخص میکند، و یکی از نماهای تخیلی در فیلم New York, New York که در آن زیر یک پست نورانی بازی میکند، این انرژی را به رخ میکشد، اما در کنار آن، بدون شک میتوانید آن قطعه از شخصیت او را از دست بدهید. او نیز به شدت تحریک کننده است. دنیرو با توجه به همه خلقت خود به خودی، به سادگی در سخنرانی خود شرکت میکند و او را بهعنوان فردی بیتفاوت اجتماعی با نگرش و بهعنوان فردی که سکوت نمیکند، بازی میکند. شخص تقریباً هر بار که شروع به صحبت می کرد، من از شدت عصبانیت ناله می کردم. اتفاقی که احتمالاً در جریان است، زمانی که به نظر میرسد جیمی عمیقتر است، در طول یک قطعه عظیم از قسمت آخر است که در آن بدیهی است که او به حمایت حرفهای ثابت فرانسین در حالی که او برای رفتن به هر جایی میجنگد، حسادت میکند. هیچ کس او را در مورد ایراداتش هم صدا نمی کند.
فرانسین مینهلی خیلی بهتر از آن عبور نمی کند. به غیر از اشتیاق او به آواز خواندن، مانند جیمی، اطلاعات بسیار کمی در مورد او کشف شده است. به نظر نمی رسد که او تلاش زیادی برای دنبال کردن انتخاب های خود به عنوان یک فرد انجام نمی دهد، و با در نظر گرفتن اینکه تحمل جیمی برای مدت طولانی افتخارآمیز است، تا آنجا احمقانه بود که در بخشی از صحنه های بعدی ، به فکر ادامه دادم: "به سادگی از این شخص جدا شوید." خوشبختانه، زمانی که جیمی غایب است، مینلی با توانایی های خود در آواز خواندن باعث درخشش فرد می شود و چهل دقیقه اخیر تنها به همین دلیل لذت بخش است.
در بیشتر موارد، پیکربندی خلقت عالی به نظر می رسد، البته علیرغم این واقعیت که اسکورسیزی نیز به همین ترتیب تصمیمی اجرایی داشت، چند مجموعه به وضوح ساختگی هستند. برای مثال، زمانی که فرانسین از شماره ملودیک «پایان های سعادتمند» لذت می برد، نقشه در بیشتر قسمت ها در قسمتی از صحنه های بعدی پخش می شود. بدیهی است که فرانسین «نیویورک، نیویورک» را میخواند و با در نظر گرفتن اینکه Straight to the point Sinatra به طور کلی با آهنگ مرتبط است، صدای Minnelli ظاهراً به طرز شگفتانگیزی با آن بهتر میشود، زیرا نرمتر است و انرژی بسیار بیشتری دارد.
برای پایان، نیویورک، نیویورک آرزوهای زیادی داشت، با این حال میتوان به صحنههای گفتمانی ناامیدکننده برای تحمل و به تصویر کشیدن جیمی دنیرو و فرانسین از مینلی نزدیک شد. من در مورد موزیکالهایی که ملودیهایی را در خود جای دادهاند که داستان را متوقف میکنند و برای مدت طولانی اتفاق میافتند غر میزنم، اما در اینجا، داستان بد به نظر میرسد. نیویورک، نیویورک برای Joined Specialists یک شکست در صنعت سینما بود و با در نظر گرفتن اینکه نیویورک، نیویورک به اسکورسیزی شخصا و به عنوان یک رئیس برای مدتی صدمه زد، او در نهایت برای موفقیت های خاصی در دهه های 80 و 90 بازگشت.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در مورد "نیویورک/نیویورک" (1977) مارتین اسکورسیزی چیز خاصی ارزشمند است. من فقط دقیقاً مطمئن نیستم که چیست. ترکیبی عجیب از حساسیتهای دهه هفتاد و رفتارهای جنسی قابل قبول اجتماعی، سبکهای بازیگری ترکیبی، دو لید گیجکننده و کیچ دههی چهل که به عنوان تغذیهکنندهای برای ۱۰ سال بازگشت افسانههای درگیری و صدای گروه بزرگ، رونق میگیرد و با مشکلاتی روبهرو میشود. یک ساختار داستانی اغلب ناخوشایند و اغلب سنگین.
راستش این است که فیلم موزیکال های باورنکردنی دهه 1940 را نه کپی می کند و نه ستایش می کند. بلکه به طریقی مشخص میکند که چگونه میتوان بار معاصر را بر یک ماده منحصر به فرد تحمیل کرد که از نظر 30 سال حذف امروز، مضحک و مزاحم به نظر میرسد.
رابرت دنیرو به عنوان ستاره جیمی دویل، یک نوازنده ساکس متشکل که به طرز شرم آور در رابطه با فرانسین ایوانز (لیزا مینلی) مسئول جذاب WAC دست و پا چلفتی است. با این حال، همانطور که تعداد زیادی از تلنگرهای مچیسم مردانه دهه هفتاد به ما نشان می دهند، اگر در ابتدا با جنس دلپذیرتر پیروز نشدید، فقط او را به محل اقامت هدایت کنید. این استراتژی برای جیمی کار می کند، هرچند که فیلم به طور گذرا و مختصر، صعود جیمی به موقعیت عظیم پیشگام گروه، احساسات خطرناک او با فرانسین، سختی های آنها، چرخش او به سمت بی احساسی ماهرانه و جدایی قطعی و سازش آزاد آنها پس از تبدیل شدن فرانسین به خانواده سلطنتی نمایش بیز را نشان می دهد. همه تنها
اسکورسیزی که به وضوح از ملودیک ناخوشایند است، اجازه میدهد بیست دقیقه ابتدایی فیلمش بدون موسیقی از بین برود و پس از آن یک سری اعداد دراماتیک را که قابل توجه نیستند یا برای بهبودی مناسب نیستند، میفرستد. فزون دهه 40 یکی از مهمترین شمارههای خلقت، «پایانهای خوش» خیلی دیر میآید تا در فروشگاه ملودیک فیلم تأثیر بگذارد و یک بررسی فوری و تاولآمیز را در بین لیزا و مادرش، اعدام جودی گارلند از «ستارهای متولد شده» (1954) جلب میکند. «پایان خوش» نوعی رقص بیانی «متولد در تنه» است که با لیزا در حال تجربه یک سازنده برادوی در حالی که به عنوان پیشوا در یک خانه فیلم کار می کند، باز می شود. به هر حال، کنار هم قرار دادن چند بیت ملودیک به طرز دست و پا گیرانه ای سازماندهی شده است.
میزان قطعات به مرحله حساسی میرسد با لیزا که از پلههای درخشان و آینهای خارقالعاده در حال پایینرفتن از پلهها در مجموعهای است که باید در بافت قرمز و سفید خود بسیار مضحک به تصویر کشیده شود. استثناییترین بخش. از برنامه ملودیک بدون شک شماره عنوان است که با پس زمینه ای خوانده می شود که بار دیگر برای شیک دهه 40 بسیار معاصر به نظر می رسد.
باز هم در مورد سرنخ ها تبادل و علم بین دنیرو و مینلی، گاهی اوقات، بسیار عالی است - اما هرگز جذابتر و طنزآمیزتر از ملاقات اصلی آنها در یک باشگاه زیبا در نیویورک نیست. در نتیجه، به نظر می رسد که احساسات پر رونق آنها به طور عجیبی در حال چرخش است و این دو در مقابل دوربین با پیشروی رابطه خیالی با یکدیگر خوب نمی شوند. گاهی اوقات، مینلی مریض و جدا شده به نظر می رسد، آرایش سنگین و تکه های موی سبک «میلدرد پیرس» تقریباً صورتش را می بلعند و مکرراً ظرفیت او را برای طنز یا نمایش می پوشانند، همانطور که ما در کل متوجه می شویم که او قادر به انجام آن است. به عنوان یک نتیجه فوری، او در تمام طول فیلم فقط در توانایی های آوازی خود واقعاً موفق می شود. این فستون ثروتمند ابهت را به دنبال دارد و بلندگوها را با صدایی قوی برای مطالبی که به او داده شده است به لرزه در می آورد. در نهایت نیویورک، نیویورک مورد توجه دنیای سینما قرار نگرفت و با نگاهی به گذشته، به نظر می رسد کمی شگفت انگیز باشد.
دیویدی MGM از نظر آنامورفیک بهبود نیافته است، اما صفحهنمایش عریض است. رنگها غنی، پویا و در مواقعی با شکوه هستند. سیاه پوستان عمیق، ثروتمند و قوی هستند. سفیدها در اکثر موارد کامل هستند، علیرغم این واقعیت که در سرتاسر فیلم اتفاقاتی وجود دارد که در آن ساختار دانه ای غیرقابل انکار قابل مشاهده است. به طور کلی، ویژگیهای بصری اقتباسشده عمیق این بدبو ملودیک باعث ناامیدی نمیشود. صدا 5.1 را در بر می گیرد و همه جا را به هم متصل می کند - وضوح بسیار مهمی را برای فیلمی به این کمیاب در همه جا نشان می دهد، البته به ویژه در طول گروه بندی ملودیک، اگر با اقبال خوبی اولین آهنگ های جان کاندر و فرد اب چیزی به ارمغان آوردند. دیگر به میز موارد اضافی شامل مقدمه ای از اسکورسیزی و همچنین سرمقاله صوتی است که به ویژه جذاب نیست. به همین ترتیب چند صحنه پاک شده وجود دارد که اساساً یک مجسمه نیم تنه هستند، با این حال به طور کلی بیماری خفهای را از جانب دنیرو برای فیلمی نشان میدهند که در آن او به وضوح احساس میکرد که به طرز وحشتناکی گم شده است. یک تریلر دراماتیک و نمایشگاه عکس نیز برای پرس و جو موجود است.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نمی توان این را بدون احساسات ترکیبی رها کرد و به طور خودکار "آنها وقتی تصمیم گرفتند چنین فیلمی بسازند به چه فکر می کردند؟" با این حال، سوال اصلی با ارباب و فرمانده آن مارتین اسکورسیزی هماهنگ میشود، بهطور غیرمعمول طرفداران بسیار زیاد او، شبیه من، که نمیتوانند به این فکر کنند که چگونه میتواند وارد یک سرمایهگذاری شود که در آن فیلمنامه به شدت در طول ضبط و در پایان ساخته شده است. در مورد هیچ چیز حرف زیادی برای گفتن ندارد
قبل از اینکه این نظرسنجی باعث ایجاد مشکل در قضاوت نادرست شود، من "نیویورک، نیویورک" را دوست داشتم، با این حال باید منصف بود و قبل از اینکه متوجه شد که چرا فیلم خوبی است، باید به مسائل متعدد نیویورک، نیویورک اشاره کرد. تماشا کرد. به طور کلی، برای تحمل یک ملودی دو ساعت و نیم سفری بسیار و خیره کننده بود (تحسین کنندگان ملودیک می دانند که چنین فیلمی نباید برای مدت طولانی اتفاق بیفتد).
مارتی به شهر عزیزش احترام می گذارد، اما این زمان به روش یک ملودیک ظاهری افسانه ای مانند آنچه در دهه 1940 ساخته شد، درخشان، پرانرژی، که پس از پایان جنگ جهانی دوم رخ داد. در این نیویورک شاد و سرخوش، جیمی نوازنده ساکس (رابرت دنیرو) و خواننده خواننده فرانسین (لیزا مینلی) تلاش میکنند تا مسیر خود را از طریق بدنامی و موفقیت بهعنوان اجراکننده و همچنین احساسات ناراحتکننده و استرسزا باز کنند. این روایت از محبت و زمانهای امیدوارکننده و کمامیدکنندهشان در غیره یورک» در واقع یک اثر مفرح برای اسکورسیزی است که توانایی های کمی در نشان دادن سمت وینسنت مینیلی/استنلی دونن خود دارد، او متوجه می شود که چگونه ملودی قابل احترامی بسازد در این احساس که جمعیت خود را ملودیک معرفی کند که چگونه در دوره درخشان بازگشته بودند. هالیوود
آنچه در روش باقی می ماند که این یکی از قابل توجه ترین دستاوردهای او باشد، بدشکلی های بی پایان داستانی است که در آن ارتباط با شخصیت های بی اهمیت آن واقعاً چالش برانگیز است یا تمرکز بر شخصیت های بی اهمیت آن در میان موضوعات مختلف بسیار دشوار است. کاستی هرگز مارتی (فقط کمی)، به طور مداوم تقصیر روزنامه نگارانی است که انتظار داشتند این موضوع را بیشتر از آنچه هست تأثیرگذار و نیروبخش کنند. آنها آنچه را که موزیکالهای مترو قبل از آن نداشتند، مشخص نکردهاند: سر به سر، شخصیتهای کاملاً درخشان، اعداد ملودیک شگفتانگیز (آنهایی که معمولاً لیزا و تعدادی آواز میخوانند، این همه چیزی است که وجود دارد. برای آن، هیچ شخصیت دومی با اهمیت ملودیک خارقالعاده وجود ندارد) و صرف نظر از این که آیا آن فیلمها نیاز به مدیریت یک لمس از آن داشتند، هرگز، با هیچ قوهای از تخیل، باعث نمیشوند که از تماشای فیلم منصرف شوید. بعد از یک ساعت و نیم، "نیویورک، نیویورک" کم عمق می شود، نه واقعا عالی. نیویورک، نیویورک بدون نمایش، با گروهبندیهای ملودیک اضافی و ماهیت یک «شیکاگو» (این دو فیلم دارای آهنگهایی هستند که توسط گروه Ebb & Kander ساخته شدهاند) پس ما فیلم را خواهیم داشت.
کسانی که متحیر میشوند چگونه چنین کاری در سال 1977 در میان مردم و صاحبنظران ناامید شد، من این را میگویم، توجیه این کار بینظیر بود: موزیکالها در طی ده سال در حال پخش بودند، تعداد کمی از آنها ساخته شدهاند که بهعنوان کامل دیده شوند. محتوا صرفاً نمونه سازی است، آنقدر قوی نیست که عالی باشد. و اسکورسیزی از پیشرفت شگفتانگیز «کابی» که هنوز برای افراد جدید بود، میآمد، نیویورک تاریک، مخاطرهآمیز و کثیفی که او در آنجا به ما داد، جذابتر از این شهر درخشان و سرد بود. این تغییر مسیر در حرفه او برای او که با سبک و زیبایی با "گاو نر جوشان" احیا شد، بسیار وحشتناک خواهد بود.
از بین تمام تلاشهای هماهنگ اسکورسیزی/دنیرو، این بینظیرترین تلاش من است. او یک سرگرمکننده خوب است، میداند چگونه ساکسیفون بنوازد، و علم منصفانهای با Minnelli دارد (علیرغم این واقعیت که هیچ علاقهای بین آنها وجود ندارد، آنها به سادگی با هم خوب به نظر میرسند) با این حال شخص فراتر از مضحک او از نوعی است که ما نباید آن را انجام دهیم. در یک ملودیک/طنز پیدا کنید.
با توجه به همه علاقه مندان ارزش دیدن را دارد. دوره کار فوق العاده و گروه ها. صحنه هایی مانند تلاش دنیرو برای خیره کردن لیزا برای رفتن با او به شهر. آهنگ امضای فوقالعادهای که در پایان کار گنجانده شده است، و کارهای کوچکی که توسط بری پریموس، لیونل استندر و کلارنس کلمونز اجرا شدهاند. فیلمی مناسب که تقریباً برای همه چیز ارزش دارد، به استثنای محتوای ضعیف. 7/10
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در جشنواره فیلم ونیز 2019 tge دیده شد،
یکی از ویژگیهای هفته جشن برای من، اقتباس کوتاه و کاملاً بازسازیشده از شکست صنعت فیلم 1977 مارتین اسکورسیزی در نیویورک، نیویورک بود. به طرز عجیبی تصور میکردم که قبلاً آن را دیده بودم، اما فهمیدم که آنطور که در آن ذهنیت در مقابل چشمانم در تئاتر Giardino در لیدو آشکار شده بود، نبودهام. من آن را با فرمانروای بسیار خنده دار تقلید مسخره آمیز توسط یک رئیس مشابه اشتباه گرفتم. نیویورک، نیویورک واکنش متناقض خود اسکورسیزی به کمدیهای ملودیک هالیوود در دهه چهل بود و اجرای شنی مجاز توسط رابرت دنیرو را با موهایی که به شدت از هم جدا شده بود، به نمایش گذاشت. لیزا مینلی به او الهام میدهد که بیاحتیاط با او ازدواج کند، سپس وقتی فرزندی به دنیا میآورد، او را رها میکند، زیرا او نمیتواند نقش حمایتی برای یک بچه در یک گروه سه نفره را تحمل کند. لیزا ساختار ملودیک فوقالعادهای دارد و چند آهنگ فوقالعاده را در مسیر اجرا میکند و دنیرو واقعاً فهمید که چگونه ساکس تنور را برای تأثیرگذاری داشته باشد، اگرچه بازی واقعی در فیلم New York, New York توسط ژئوجی آولد "نامگذاری" شده بود. Auld، یک ساکسیفونیست قابل توجه در نوسان، نقش رئیس گروه را در نیویورک، نیویورک بازی می کند و علاوه بر این، به عنوان یک متخصص تخصصی برای بخش های ملودیک فعالیت می کند. شیوهای که ساکسنوازی معمولی بهطور پیوسته دوخته میشود، اعتبار زیادی برای هر دو نفر و رئیس است. با این وجود، دنیرو در بازی کردن یک فریاد تحقیرآمیز برای معشوقه ی رقت بار مینلی و در آن زمان، آنقدر قابل اجرا بود که ممکن است برای توضیحی که فیلم شکست خورد، مهم باشد. در حالی که فیلمبردار آواره مجارستانی، لازلو کواچ، بیعیب و نقص فیلمبرداری میشد، به نظر میرسید که بسیار طولانی است و خیلی زود پس از مناطق اصلی قدرت برای یک گروه، شروع به حرکت کرد. این تصویر توسط یک مونتاژ لذت بخش در شهر نیویورک بر روی عنوان اصلی ارائه می شود و در پایان به طرز مضحکی خوش بینانه جنگ جهانی دوم با از دست دادن ژاپن در اواخر بهار 1945، "VJ Day" باز می شود. در طول این گروه طولانی، دنیرو حال و هوای فیلم را ایجاد می کند تا با روش پیکاپ منزجر کننده و تکان ناپذیر خود از مینلی که یونیفرم WAC را پوشیده است، دنبال کند. او به احتمال زیاد جواب نه را نمی پذیرد و در نهایت او را مجبور می کند که او را تحمل کند. گروهبندیهای ملودیک شگفتانگیز متعدد باعث میشود که در وسط بین خوب باشد و Minelli با تأخیر فیلم بهطور بیپایانی بهتر از آب در میآید. بعد از اینکه آنها معمولاً یکدیگر را کنار می گذارند، مینلی به یک ستاره برتر برادوی در یک جانشینی وحشتناک طولانی و اغراق آمیز به نام "پایان های سعادتمند" تبدیل می شود. این میتوانست به تنهایی یک فیلم خوب باشد، با این حال در داستانی که در حال حاضر طولانی شده است، همه چیز را از بین میبرد.
در همین حال، دنیرو به تنهایی به یک پیروزی تبدیل شده و به اعدام باشگاهی توسط مینلی میرود. او سرانجام با فرزند خردسال خود که اکنون یک بچه هفت ساله است ملاقات می کند. این صحنه متأسفانه ناتوان است، آنطور که انتظار می رود رقت انگیز نیست. در پایان دنیرو در یک عصر غم انگیز با لیزا در یک کافه چینی قرار ملاقات گذاشته است و انتظارات مشکوکی وجود دارد که مصالحه ای وجود خواهد داشت، اما این انتظار بیهوده است، بهترین سناریو، و ما به سختی نجات پیدا می کنیم. دعوا کردن. پس از این تصویر، سازنده، ایروین وینکلر، یک کلاس تخصصی تخصصی برگزار کرد که در آن در مورد خرابی چارچوب استودیو و شرایط آشفته ای که منجر به هالیوود در دهه هفتاد شد، صحبت کرد. این آشفتگی در این تلاش هماهنگ اسکورسیس دنیرو که به طرز درخشانی بیش از حد پر شده و پس از سه سال در سیتینگ بول به پایان می رسد، گواه بسیاری است. علیرغم این واقعیت که این یک فیلم فوقالعاده فاصله زیادی دارد، اما نقطه عطف مهمی در این دور از تاریخ هالیوود است و در آن سطح به تنهایی شایسته کار ماندگار است. آهنگ امضا شده "نیویورک، نیویورک" به ویژه برای لیزا مینلی در این تصویر ساخته شد، برای مدتی موفقیت آمیز بود و شاید به عنوان یکی از محبوب ترین ملودی های شهر باقی بماند.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در واقع، حتی نیویورک، نیویورک، آشفتگی معروف صنعت فیلم اسکورسیزی است، هنوز با مهارت آشکار او در سازمان های دوربین و فیلمبرداری روان مشخص شده است که عملاً می تواند اکثر فیلم های ساخته شده توسط همراهان او را در بازبینی، به شکلی که من تماشا می کنم، به بهترین نحو نشان دهد. این یک نسخه 163 دقیقه ای مجدد در سال 1981 است، این یک ادای احترام واقعی به زمان درخشان استانداردهای جاز است.
در کنار یک روایت مداوم و در عین حال پر سر و صدا، دو نفر اصلی ما فرانسین ایوانز (مینلی) و جیمی دویل هستند. (دنیرو)، او یک هنرمند خوش آتیه در سالن است در حالی که او یک نوازنده ساکسیفون است و آنها در ابتدا در یک مهمانی در روز V-J ملاقات می کنند که در آن نوازندگی طاس جیمی با برس بی خیال فرانسین روبرو می شود، این یک ترفند عمومی است که انتظار داشته باشیم احساسات آنها شکوفا شود، هرچند. گرایش شیطانی از زمانی که جیمی برای اولین بار ظاهر شد به وضوح پیشبینی میکرد که آنها یک مسابقه تنها هستند. یک سکسکه خطرناک تر، تکنیک داستانی غیرمتدیک اسکورسیزی است (با بیشتر گفتمان ها از کاف)، که با دقایق نامنظم و نامنظم شبکه ای می شود، از روشن کردن آنچه واقعاً در رابطه خشن آنها بد می شود غفلت می کند، عجولانه این فقط یک داستان خسته کننده از یک بانوی جوان بدبخت است. تسلیم یک عصبانیت جدی هیولایی می شود، و اسکورسیزی و فیلمنامه نویسانش فقط به این سطح پایبند هستند، گویی تنها چیزی که از تماشاگران نیاز دارند ایجاد شفقت عظیم نسبت به فرانسین و دادن یک پاس آزاد به جیمی است، زیرا او به رغم شخصیت تکان دهنده اش بسیار جذاب است. . با فرض اینکه در سال 1977 از انجام این کار غفلت کرده باشد، تقریباً چهل سال پس از این واقعیت، هنوز به این شکل مایوس کننده است.
هرچند که ممکن است، با فرض اینکه داستان عاشقانه من را فرسوده کند و حتی یک نمایش دردناک را به نمایش بگذارد، اعداد ملودیک دقیقاً تأثیرات معکوس میگذارند، علیرغم یک راهپیمایی مد بالا برای خانم Minnelli. نسخههای او از بازی هنوز جهان میچرخد و موضوع تکاندهنده از نیویورک، نیویورک کرمهای گوش جاودانهاند و ارائه گل رز عسل توسط دایان ابوت در کلاب هارلم بهطور قانعکنندهای آرامبخش و فریبنده است، همچنین مریوی کیای جوان مانند جنگی است. . اما در محیط ناقص، مینلی کسی است که حرکتی رو به جلو برای فیلم ارائه می دهد تا در مسیر درست حرکت کند، برای اینکه یک ستاره زیر نور کانون توجه باشد، باید به نحوی توبه های متفاوتی انجام داد، این اجرای او از A STAR است. IS Conceived (1954، 8/10)، ستایشی برای محبوبیت خیابان مادرش. فرانسین ممکن است جوجه احمقی باشد که در انتخاب مردش تصمیمات غیرمستقیم را اتخاذ می کند، و از دیدن آن به شدت غافل است، اما خوشبختانه، سلامتی او در نهایت او را در صحنه های پایان یافتن می یابد.
اما نمیتوان به آقای دنیرو اشاره کرد که جیمی او شبیه یک بمب تاخیری است که هر زمان که باشد منفجر میشود. هک، با این حال، باز هم، در نهایت تماشاگران به یک مزاحمت خاص متمایل میشوند که با این فرض ایجاد میشود که مطمئناً تمام بازیها ممکن است با تمایل واقعی اجراکننده تلاقی کنند. بعلاوه تفاوت محض بین تعادل بی عیب و نقص او که با دوربین سازگاری دارد و معابد غرق شده نوازندگان عظیم الجثه او در طول نمایش بالیهو او وجود دارد، زیرا ما باید راه را بپذیریم که دنیرو به سادگی آن را جعل می کند در حالی که مینلی هنر آبی واقعی را دارد. br>
مشکل است که ببینیم بعد از ناامیدی از این سرمایهگذاری، حرفه سینمای خانم مینلی به سرعت کاهش مییابد، هیچ فرصت دیگری وجود ندارد یا در این میان همه چیز برای مردان خیرخواهانهتر پیش میرود و مانع از اسکورسیس نمیشود. و دنیرو از صعود به قله خود و حفظ باورپذیری خود تا به امروز.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"نیویورک، نیویورک" ملودیکی است که توسط رئیس (و مجری رانندگی) "راننده تاکسی" فقط چند ماه پس از آن که آن نمونه سخت و خشن ما را مبهوت کرد برای ما آورده است. کاری که اسکورسیزی در اینجا سعی کرد انجام دهد این بود که از سبک آن فیلمهای ملودی و رقص تکنیکالر با پوشش قندی استفاده کند ("آواز خواندن در باران" و مانند اینها) اما به آن جنبه کاربردیتر میداد. از نظر ظاهری به طرز شگفت انگیزی موفق شد. ست ها، نورپردازی، کار با دوربین و لباس دقیقاً همان چیزی است که از یک قلاب انگشتی نمونه پیش بینی می کنید. در مورد جنبه معقول، او نیز موفق شد-- شاید خیلی خوب.
من مانند چند مفسر مختلف، از طرح دی نرو متنفرم، به خصوص وقتی که در برابر جذابیت شیرین و بی درگیر لیزا مینلی متمایز شود. که بعداً به ارائه حیرت انگیز آن خواهم رسید). در تمام طول این مدت، به نظر می رسد دی نرو یک روانی حاشیه ای است که به سادگی در کنار چند خانم ایستاده است، و من آن را بسیار از یک داستان به طور کلی خصوصی منحرف می کند.
در پیشگفتار اسکورسیزی برای سی و پنجمین یادبود دی وی دی او توضیح می دهد که چگونه باید شرحی از 2 فرد تحسین شده را بازگو کند که به دلیل شخصیت و تضادهای خلاقانه نمی توانند کار کنند. با این حال، آنچه ما به دست می آوریم، داستان یک مرد مضر و یک خانم سازگار است. این، همانطور که اسکورسیزی می گوید، اساساً یک تمایز شخصیتی نیست. این یک داستان فوقالعاده جذاب از یک زن جوان و شیرین است. واقعاً، این مقدمه گمراهکننده اسکورسیزی بود که باعث شد احساس کنم فیلم از کار افتاده است. در صورتی که او چیزی نگفته بود، یا از طرف دیگر با فرض اینکه او دقیقاً گفته بود که این یک داستان ناراحت کننده از استادی است که به عنوان یک ملودی جذاب تنظیم شده است، می گفتم این یک پیروزی بود. با این حال، از آنجایی که از انجام کاری که رئیس میگوید قصد انجامش را دارد غفلت میکند، به طرز هنرمندانهای شکست میخورد.
آیا این بدان معناست که فیلم وحشتناکی است؟ به هیچ وجه، شکل و فرم! بسیار شبیه «Rollerball» (1976) که باید فیلم خصمانه وحشیانه نورم جویسون باشد، اما با فعالیت و شرارت تپنده اش ما را به هیجان می آورد، «نیویورک، نیویورک» یک قطعه فیلم بسیار ساخته، جذاب و باشکوه است. . تفاوت بین بصری فریبنده و داستان عاشقانه شکسته آن بسیار موفق است. ای کاش یک مرد دیگر راننده را برجسته می کرد - کسی که واجد شرایط بیشتری برای ایفای یک شخصیت قدرتمند با قلب است (کریستوفر واکن، کسی؟) در مقابل دی نرو که تا حدی در نیویورک، نیویورک به نظر می رسد یک شرور است.
لیزا مینلی فوق العاده عالی است. او نیویورک، نیویورک را از «خوب» به «عالی» ارتقا میدهد. شخصیت او با حضور بیش از حد دی نرو سازگار است. با این حال ما هرگز این تمایل را نداریم که او یک مصدوم رقت انگیز است. در شرایطی که همه چیز برابر است، به نظر میرسد که او درخشان، شدید است، و با در نظر گرفتن اینکه در مواقعی که آرزو میکنیم تلافی نمیکند، او به طور کلی این موضوع را به جای استراحت و گرفتن آن مدیریت میکند. صحنههای عمیق او بهطور استثنایی قابل تایید هستند (نه ناخوشایند). همچنین، واضح است که آن صدا! این یکی از موزیکالهای غیرمعمولی است که در آن یک عدد کوک به جای پرکردن به عنوان نمایش فرعی، به نمایش *افزودن** میدهد.
در مجموع، این یک فیلم بینظیر و قوی است که باید آن را انجام دهید. در صورت باز بودن در را تماشا کنید (توجه داشته باشید: علیرغم این واقعیت که بسیار طولانی است، مطمئن شوید که تمام نسخه 2 1/2 ساعته را ببینید). در حالی که به نظر می رسد در انتقال هدف منحصر به فرد کارگردان ناکام مانده است، اما چیزی متفاوت به ما می دهد که ارزش غوطه ور شدن در آن را دارد.
دانلود فیلم New York, New York 1977 (نیویورک، نیویورک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قبل از شروع این نظرسنجی، اجازه دهید مقدمه آن را با یک اطلاعیه قبلی بیان کنم: من واقعاً به موزیکال ها اهمیت نمی دهم.
با این حال، نیویورک، نیویورک بدون شک عالی است. رابرت دنیرو ارائه خوبی ارائه می دهد، اما به خوبی لیزا مینلی نیست. غالباً وقتی مینلی بازی می کند، توانایی روی صفحه نمایش می دهد که تماشاگر را قادر می سازد فکر کند: "هیچ کس دیگری ممکن است این کار را انجام نداده باشد" و به اصطلاح، واقعاً هیچ کس نمی تواند. تأثیر محض نمایشگاه او به تنهایی انگیزه قابل توجهی برای تماشای نیویورک، نیویورک است.
دنیرو در نقش جیمی، یک نوازنده ساکسیفون ثابت و تکانشی بازی می کند که می خواهد آنچه را که نیاز دارد و آنچه را که نیاز دارد به دست آورد. "1) موسیقی، 2) پول نقد، و 3) خانم ها. با این حال، در برخی موارد، ابتدا خانم عالی را پیدا می کنید، و سپس اعداد تغییر می کنند." او با فرانسین (مینلی)، خوانندهای آشنا میشود که با رفتار سرسختانهاش همراهی میکند تا جایی که به او نیاز دارد و در عین حال بر سر موضعش ایستادگی میکند. سپس این دو به راه می افتند تا نام خود را در تجارت موسیقی به روشی که می توانند مطرح کنند، به این معنی که در پایان موسیقی و رابطه آنها شروع به کشش آنها به طرق مختلف می کند، و با مبارزه ما نشان داده ایم. دو ساعت و چهل دقیقه از آن، در واقع.
شخصیت جیمی به حدی است که هنوز نمیتوانم بپرسم: «آیا انتظار میرود که تماشاگران باور کنند که او باید با توجه به این واقعیت که او یک افسانه است، یا انتظار می رود آنها باور کنند که او باید موفق شود با توجه به این واقعیت که او به تلاش خود ادامه می دهد و ما فقط به توقف او نیاز داریم؟" او به طور کلی بیش از حد نیاز دارد، و تماشای شخصیت او فقط ارزش دارد در حالی که دنیرو در حال بازی کردن با مینلی است. جمعیت با توجه به این واقعیت که نمیتوانند مدیریت جیمی را تصور کنند، برای فرانسین احساس میکنند، اما از آنجایی که نمیتوانند مدیریت جیمی را تصور کنند، به همین ترتیب باید به این فکر کنند که او با او چه میکند. این دو شخصیت به طور مداوم در لبه هستند، در هر صورت، زمانی که به نظر می رسد آنها قرار است با هم آشتی کنند.
چنین استراتژی برای کار اساساً تماشای آن جذاب است، اما به طور کلی شل شده و با موارد بیشتری بارگذاری می شود. موسیقی گروه بزرگ بیش از آنچه که به طور بالقوه انتظار می رود به راحتی تحمل کند. دو ساعت ابتدایی فیلم سرعت مناسبی داشت، با این حال بعد از گذشت دو ساعت، فیلم نوعی آهنگ آواز در Downpour را انجام میدهد که با لایههای بیشماری از داستانها پر شده است که گیجکننده میشود. و به ویژه کاملاً بیهوده. تک تک تکه های آن مینیلی دارد و مینلی مدت کوتاهی بعد به آواز خواندن ادامه می دهد. در پایان سی دقیقه از رسیدن او به تعداد زیادی فیلم اوج، گوش های فرد به استراحت نیاز دارند... علاوه بر این، دوست نداشتن فیلم هنوز به پایان رسیده است.
این مایه شرمساری است. در واقع، به طور کلی، فیلم برای من ناامیدکننده است، با در نظر گرفتن بخشهای اصلی قدرت بازیگری و هماهنگی. در اینجا فیلمی است که شایسته تحسین است، هرچند تماشای آن واقعاً چالش برانگیز است. در فرصتی که می توانید آن را ببینید، آنچه را که می توانید به دست آورید از آن بگیرید، با این حال امیدوار نباشید که در هیچ نقطه ای از جاده بخواهید آن را تماشا کنید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.