در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Twelve Chairs 1970... لطفا منتظر بمانید ...
«ایپولیت» (مودی) بر بالین مادر زن در حال احتضارش می فهمد که او تمام جواهرات خانوادگی را در آستانه ی انقلاب اکتبر، در یکی از دوازده صندلی اتاق ناهار خوری پنهان کرده، ولی «پدر فیودور» (دلوییز) پیش از او این خبر را شنیده است. «پدر فیودور» از یک طرف و «ایپولیت» از طرف دیگر، جست و جویی طولانی را به دنبال تک تک صندلی ها آغاز می کنند...
در دهه 1920 (شوروی سابق) ، یک (نجیب زاده) ، (یک کشیش) و (یک جاعل) در جستجوی گنجینه ای از جواهرات هستند که در دوران انقلاب مفقود شده و...
شکار گنج. نجیب زاده سابق رژیم تزاری سرانجام خود را با زندگی زیر کمیسارهای روسیه سازگار کرد. هم او و هم کشیش محلی متوجه شدند که جواهرات خانوادگی در صندلی پنهان شده اند ، یکی از مجموعه های دوازده گانه. آنها جداگانه به مسکو برمی گردند تا ثروت نهفته را پیدا کنند
دانلود فیلم The Twelve Chairs 1970 (دوازده صندلی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در حقیقت ، رمز و راز واقعی در مورد "دوازده صندلی" این است که به ندرت در میان بهترین های مل بروکس ذکر شده است. همه یک جهش زمانی از "سازندگان" به "فرانکنشتاین جوان" و "زین های فروزان" دارند ، سه پیروزی شادمانی که نه تنها در 100 فیلم جالب ترین AFI بلکه در واقع در 15 فیلم برتر قرار گرفت. و بنابراین "دوازده صندلی" در سایه ماند. چرا؟ خوب ، من چند تئوری دارم.
اول ، این مورد یک فیلم خوب است که بین تئاترهای بزرگ قرار گرفته است. مانند "مرد اشتباه" برای هیچکاک یا "1941" برای اسپیلبرگ و یک سوم خوب فیلمبرداری وودی آلن ، برخی از فیلم ها کیفیت خاص خود را دارند اما همچنین بدبختی کارگردانانی هستند که قبل و بعد از آنها بسیار بهتر عمل کرده اند. هر کارگردان کمتری به ساخت چیزی مانند "دوازده صندلی" افتخار می کند اما مل بروکس هیچ کارگردانی نیست؟
نظریه دوم: پوستر. کسی که روی جلد دی وی دی خودم قرار گرفتم ، یک بروکس خنده دار را نشان می دهد که یک عبا بزرگ قهوه ای پوشیده ، نشان می دهد که او نوعی جادوگر است یا فیلم در دوران تاریکی تنظیم شده است. از پوستر پوستر ، من هرگز حدس نمی زدم که این یک کمدی تعقیب غاز دیوانه وار در روسیه پس از انقلاب باشد. من انتظار غارها ، راهروهای تاریک ، جادو ، نفرین را داشتم و این مرا وادار نمی کرد که آن را کشف کنم. در حقیقت ، بروکس به سختی در فیلم The Twelve Chairs حضور دارد ، اگرچه نقش او به عنوان تیکون شوخی های خوبی ارائه می دهد ، اما پوستر ممکن است کمتر خودمحور باشد.
نظریه سوم: لحن بیش از حد متفاوت از دیگری بود فیلم های. من حدس می زنم مخاطبان انتظار داشتند که مهارت "تهیه کنندگان" به اوج جدیدی برسد ، همان نقطه ای که می توانستند در دو نمایش باکس آفیس 1974 پیدا کنند ، آنها انتظار داشتند بروکس بیش از حد بالا برود و "از ابتذال پایین بیاید". مشکل "دوازده صندلی" این است که علی رغم خنده هایی که ایجاد می کند ، لحظات مضراب سیلیکون ، در مورد موضوع آن جدی است ، به حدی که با روح داستان کمیک Ilf و Petrov مطابقت دارد ، که من آن را پناهنده ام اتفاقاً خوانده شده است. اما حدس می زنم قصه ای در مورد دو دکلاس: یک اشراف زاده و یک متهم نجیب زاده و یک کشیش افتاده که به دنبال یک صندلی است که حاوی یک گنجینه گرانبها باشد ، در مورد قدرت بیگانه سازی سوخت سرمایه داری اظهارنظر می کند: طمع.
از یک چیز ، جالب است که بروکس کمدی دوم خود را بر اساس یک رمان روسی ساخته است ، بدون رمان شوروی و اگرچه او دوازده صندلی را در یوگسلاوی فیلمبرداری کرد ، روسیه در اوایل قرن گذشته با عجیب و غریب رنگارنگی که بعدا "فیدلر در Roff "یا" Yentl ". مضمون اصلی "امید به بهترین ها ، انتظار بدترین ها" را بر اساس برامس به فیلم می دهد كه اروپای شرقی و شرقی مانند "مضمون لارا" جذاب و به یاد ماندنی می شود. مل بروکس مطمئناً از ریشه های روسی خود و شوخ طبعی یهودی خود که احترام به خود-تمسخر و کاریکاتور است ، ادای احترام می کرد ، با استفاده از نوع کهن الگوهایی که می تواند اهداف بدخواهانه ای داشته باشد. گریه های مل بروکس تیز و شوخ است ، اما هرگز روحیه مطلوبی ندارد.
اما من به دلایل زیادی از فیلم لذت بردم: رون مودی بازیگر عالی ووربیانینوف ، اشرافی سابق تبدیل به یک شهروند ملایم است خدمتگزار. او دو سال پیش در فیلم The Twelve Chairs "الیور" فاگین بود. و چیزی در مورد این مرد وجود دارد که شخصیت های حریص را بازی می کند ، باعث ترحم و گاهی اوقات همدردی می شود ، اما هرگز تحقیر نمی کند. وقتی او را برای اولین بار می بینیم ، او مانند یک دیوان سالار بی ضرر ، یک مینی تروتسکی به نظر می رسد ، اما یک بار مادر شوهرش فاش کرد که ثروت جواهرات در بالشت یکی از دوازده صندلی آنها از اتاق غذاخوری قبلی آنها پنهان شده است ، چیزی گیر می افتد او بر سر زن در حال مرگ فریاد می کشد ، آتشی روشن می شود که سراسر فیلم را فرا می گیرد.
همان آتش قبلاً کشیشی را که اعتراف او را شنیده بود آلوده کرده بود. وقتی پدر فیودور ، با بازی Dom De Luise ، ریش خود را کوتاه می کند ، درخشش در نگاه او به خدا یاد یکی از این شوخی های من افتاد که من به راحتی نمی توانم بگویم (می دانید ، یک پسر یک میلیون درخواست می کند و غیره)
و در آن سفر دیوانه وار ، شخصیت مودی (بیش از حد پیچیده برای نوشتن نامش) با اوستاپ بندر ملاقات می کند ، بازیگر نقش اولش فرانک لانجلا است. اوستاپ راهی برای کسب اطلاعات دارد و او صدای عقل است ، تا زمانی که بتواند روی صندلی ها ردیابی کند. این سه نفر از مناظر شوروی عبور می کنند ، از مسکو تا سیبری ، از تئاترها تا خانه های شخصی ، هر پول گوشه ای می تواند شما را به آنجا سوق دهد. من می دانستم که شانس آنها را قبل از شکست آنها شکست می دهد ، و این یک نتیجه گیری قبلی بود که آخرین صندلی مناسب است. این سفر است که شمارش می شود و نمایش جنون از بروکس بسیار رسا است که فیلم می تواند در سکوت باشد و به همان اندازه خنده دار باشد. بروکس از تعقیب و گریز سریع بن آیل بنی هیل استفاده می کند ، اما استعداد او در برخورد با سیلیکون به اوج خود می رسد (در نظر گرفتن جناس) هنگامی که مرد قدرت پیدا می کند تا یک کوه را با یک صندلی در دست صعود کند اما متوجه می شود که نمی تواند پایین بیاید.
چنین لحظاتی خنده دار است اما عمق عجیبی دارد و تقریباً تراژیک می شود. وقتی فیودور چهار صندلی را خراب کرد و هیچ کدام درست نیست ، او می گوید "من نمی خواهم زندگی کنم" ، و چنین گریه ای در زندگی یک حقیقت دارد ، وقتی می توانی به چیزی بزرگ نزدیک شوی و دلتنگ آن باشی ، ایمان به زندگی بطور قابل توجهی کوچک می شود. وقتی چیزی را از دست می دهید ، کمیک است ، وقتی از خدا بخاطر آن س questionال می کنید ، مرز غم انگیز است. و مودی از همه غم انگیزترین است ، این یک تلاش هوشمندانه بود که شخصیت او را جدی نگه می دارد و رشته های ویولن را نشان می دهد که هجوم او به جنون چیست. من می توانستم درد ، ناامیدی و ناامیدی این مرد را احساس کنم که می توانست مرگبار انقلاب را بپذیرد اما پوچ بودن وضعیت صندلی ها را نپذیرد.
و من به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم ، یک مشت ناخوشایند احمقانه من می دانم اما قدرتمند پس از آن انحراف در فاجعه است. و فکرش را بکنید ، به راحتی می توان هرکسی را به پسری که مشتش را مشت می کند بخنداند ، اما چند نفر از کارگردانان می توانند شما را از مردی که فکر و ثروت خود را از دست می دهد به یک باره بخندند؟ این چیزی در مورد مل بروکس می گوید.
دانلود فیلم The Twelve Chairs 1970 (دوازده صندلی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من یک مجموعه جعبه ای از بزرگترین بازدیدهای مل بروکس را خریداری کردم زیرا بیش از سی سال بدون تماشای BLAZING SADDLES و YOUNG FRANKENSTEIN بیش از سی سال گذشته بودم و در میان عناوینی که با آنها آشنا نبودم ، صندلی های دوازده گانه را پیدا کردم. دوازده صندلی از بقیه متمایز است زیرا آن نوع فیلم بروکس نبود که انتظار داشتم. بروکس بدیهی است که به خاطر کمدی ها و تقلیدهای طعنه آمیز خود شناخته شده است ، اما THE TWELVE CHIERS برای هیچ یک از این موارد مناسب نیست. هنوز یک کمدی است اما سیلیکون معمول ، مت-طنز نیست. این یک روایت کمدی بسیار سرراست و مبتنی بر قطعه ای از ادبیات روسیه است. داستان یک اشراف سابق روس به نام Ippolit Vorobyaninov (رون مودی) است که خانواده اش با ظهور اتحاد جماهیر شوروی همه چیز را از دست داد. مادرشوهرش وقتی می میرد ، او فاش می کند که انبار جواهرات ارزشمند خود را در روکش صندلی یکی از دوازده صندلی غذاخوری آنها برای نگهداری مخفی کرده است. متأسفانه مدتهاست که این صندلی ها به دولت شوروی باخته اند ، اما این برای منصرف کردن ووروبیانینف کافی نیست و او برای پیگیری آنها به خانه قبلی آنها برمی گردد. او مجبور می شود با یک سرنشین سرگردان به نام اوستاپ بندر (یک فرانک لانگلا جوان در اولین نقش بزرگ صفحه) تیم شود و هر دو آنها برای پیدا کردن صندلی پیش یک کشیش فاسد (Dom DeLuise) ، که از جواهرات از جان باختن مطلع شد ، مسابقه می دهند. مادر در آخرین اعتراف خود می تواند آنها را برای دستاوردهای خودخواهانه خود پیدا کند. این یک فیلم کمدی / جاده ای دوستانه از طریق اتحاد جماهیر شوروی پس از انقلاب فقیر است.
صادقانه بگویم ، هیچ چیز واقعا شگفت انگیزی برای برجسته کردن دوازده صندلی وجود ندارد اما هنوز هم یک فیلم خنده دار و خوش ساخت است و دید مناسب برای یک بعد از ظهر آرام که به دنبال چیز خیلی سنگینی نیستید. به اندازه کافی خنده دار است که فیلم را برای مدت زمان نود دقیقه اجرای خود کاملاً سرگرم کننده نگه می دارد اما در واقع هیچ شخصیت یا لحظه خاصی وجود ندارد که این همه دوست داشتنی یا به یاد ماندنی باشد. Vorobyaninov شخصیت اصلی ما است و او تا حدودی دلسوز است به عنوان یک مرد در تلاش برای به دست آوردن شکوه سابق خود اما او نیز به شدت خودخواه است و گاهی اوقات با روان پریش هم مرز است. همه در لذت خوب ، البته. این کار هرگز پول او نبود و زندگی ثروتمند سابق او نتیجه ثروت خانوادگی همسرش بود ، اما وقتی احتمال اینکه شخص دیگری این بخت را تهدید کند دیوانه می شود. او فقط همراهی اوستاپ را که قابل شناسایی ترین شخصیت از دید مخاطب است ، می پذیرد ، زیرا اوستاپ تهدید می کند در صورت کنار گذاشتن اطلاعات جواهرات را به دولت تبدیل خواهد کرد. اوستاپ مطمئناً به دنبال شماره یک است اما او صادق (در حد لزوم) و قابل اعتماد است. او فقط می خواهد فرصتی برای فرار از وجود ناچیز خود برای زنده ماندن داشته باشد. اگر برای این کار مجبور شود این شانس را از ووروبیانینف اخاذی کند ، این کار را می کند اما به قول خود نیز وفادار خواهد بود. لانژلا اوستاپ را به سرکشی جذاب تبدیل می کند. او هوای یک کلاهبردار و کلاهبردار جیمز باند را گرفته است ... شروع قدرتمندی برای حرفه لانگلا.
طرح بسیار ساده است. ما با وروبیانینوف و اوستاپ در حالی که هر یک از دوازده صندلی را ردیابی می کنند به دنبال یکی از جواهرات که در دست دارد ، تقلب ، دزدی و رشوه می کند ، سفر می کنیم. Dom DeLuise در نقش پدر فیودور داغ است که شخصیت سنتی کارتونی تری است که از یک فیلم بروکس انتظار داریم. او هرگز موفقیت آنها را تهدید نمی کند (از آنجا که تقریباً از ابتدا در یک تعقیب غاز وحشی کنار زده می شود) اما جالب ترین صحنه ها را دارد. مل بروکس همچنین برای یک بازی سریع و سریع در فیلم The Twelve Chairs به عنوان تیکون ، خادم سابق مست و مروارید ووروبیانینف ، وارد فیلم شد و به او این فرصت را داد تا با سبک بزرگتر از زندگی اش لحظه ای کانون توجهات را بدزدد. من واقعاً نمی دانم چه چیز دیگری برای صندلی های دوازده گانه تبلیغ شود ، زیرا ، همانطور که اشاره کردم ، این یک کار کاملاً ساده است که توسط اجرای سرگرم کننده سه لید اصلی انجام می شود. من فکر می کنم افرادی که به ادبیات روسیه علاقه مند هستند ، این ضربه اضافی را می بینند که داستان را دوباره از ایلیا ایلف و یوگنی پتروف به صحنه می آورند. من یکی از آنها نیستم من با نویسندگان آشنا نیستم و دانش من از زندگی در روسیه شوروی بسیار محدود است ، اما برخی از مضامین فیلم ("شادی" زندگی در ظهور کمونیسم ، استقبال از ایستگاه فرد در زندگی و رسیدن به چالش ها) می درخشد از طریق بدون در نظر گرفتن. من ممکن است ترجیح می دادم مجموعه جدید جعبه ای من شامل تولید کنندگان باشد اما صندلی های دوازده گانه به عنوان یک طرفدار بروکس یک سورپرایز خوشایند بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.