در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Weight of Chains 2010... لطفا منتظر بمانید ...
فیلمساز به بررسی نقش ایالات متحده، ناتو و اتحادیه اروپا در تجزیه یوگسلاوی می پردازد...
دانلود فیلم The Weight of Chains 2010 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هر چقدر هم که افراد دوست دارند این روزها ایالات متحده را تحمل نکنند، من حدس می زنم که کسی می تواند ما را برای هر چیزی سرزنش کند. ببینید، افراد عادی در یوگسلاوی قبلی از همه طرف در بیشتر موارد افراد بزرگی هستند و همه دیدگاهی دارند. در حال حاضر برای بخش بدبختی.
تیتو برای مدتی طولانی در یوگسلاوی سوسیالیستی قدرت را در دست داشت. علیرغم این واقعیت که او در یک کشور سوسیالیستی سلطنت می کرد، او در واقع فهمید که چگونه با نفوذ یوگسلاوی از اتحاد جماهیر شوروی همگام شود. او این کار را با توانایی بازی کردن دو طرف انجام داد. او از انجمن شوروی در حمله به مجارستان حمایت کرد، اما در آن زمان به شوروی در چکسلواکی مشاوره داد. در واقع، یوگسلاوی برای مدتی در زمان تیتو دست نخورده باقی ماند. آیا یوگسلاوی مرفه بود؟ در واقع.
حالا بیایید به تضادهای خاصی برسیم. آیا یوگسلاوی از آنجایی که آنها یک کشور سوسیالیستی مرفه بودند یک خطر بود؟ نه تا آنجا که ممکن است به این موضوع مربوط شود، ایالات متحده، هر چند بی ثمر، واقعاً از یوگسلاوی الهام گرفته بود، زیرا آنها سوسیالیست بودند. پس از جنگ جهانی دوم، اروپاییهای شرقی ممکن بود از برند سوسیالیسم شوروی راضی نباشند، اما از اینکه از دست نازیها آزاد شدهاند، واقعا خوشحال بودند. به جز اگر شما پاک بودید، پس نازی ها و سوسیالیست ها تفاوت چندانی با هم نداشتند. یوگسلاوی به کشوری سوسیالیستی که از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عاری بود، گزینه دیگری بود. ایالات متحده در دوره تیتو نیاز داشت که یوگسلاوی را به عنوان نوعی ابزار تبلیغاتی درگیر کند. در واقع، بخش قابل توجهی از توضیح این که یوگسلاوی در آن زمان گزینه پیشرفت را داشت، به این دلیل بود که ایالات متحده کمک زیادی به او کرد تا او را از شوروی دور نگه دارد، و با وجود این واقعیت که او چنین نبود. بخشی از قلمرو اتحاد جماهیر شوروی (در واقع استالین به او نیاز داشت که مرده باشد)، او نیز به طور کامل مبادلات با آنها را حذف نمی کرد، بنابراین می توانست از آنها نیز پاداش دریافت کند. یوگسلاوی تا حدودی یک جامعه عملیاتی مخفی/محلی از نوع DMZ در اروپا بود که در طول جنگ سرد بسیار مهم بود. با این حال این به سادگی به این توضیح اضافه می کند که ایالات متحده پاسخگوی درگیری نبود. ایالات متحده یوگسلاوی را به درگیری سوق نمی دهد و در کنار مسلمانان قرار نمی گیرد، به ویژه هنگامی که این آغاز عصر القاعده است، ما به تازگی از سومالی خارج شدیم و درگیری اصلی خلیج به سادگی پایان یافته بود.
چیزی که واقعاً اتفاق افتاد این است که مستبد تیتو (او مردی در سن خود بود و دقیقاً یک قهرمان یا بدکار نبود) به سطل لگد زد. در آن زمان بود که ترک ها شروع شد و یک رکود رخ داد. هرگاه مردی با قدرت تیتو گرد و غبار را گاز بگیرد، خلاء قدرت ایجاد می شود (برای تأیید به عراق و مصر مراجعه کنید). تیتو با یک دست گره آهنی کشور را دست نخورده نگه داشت، او نیاز داشت. درگذشت او در سال 1980 زمان وحشتناکی بود. اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان حمله کرده بود که به ویتنام تبدیل شد. ایالات متحده تنها پول نقد را برای افغانستان خرج میکرد و نابودی تیتو از آنها دوری میکرد، در عدم اطمینان از اینکه چه کسی میتواند با آنها همراهی کند، یک میهنپرست/سوسیالیستی مانند تیتو، یک سوسیالیست سازگار شوروی، یک کشور مسلمان، یا یک سیستم مبتنی بر رأی؟ بنابراین، ایالات متحده اقتصاد را تحت فشار قرار داد. آشفتگی و آسیب پذیری، حدس و گمان درستی ایجاد نمی کند. در نهایت ما در حال حاضر متوجه شدهایم که اتحاد جماهیر شوروی از نظر مالی در آخرین مراحل خود قرار داشت و در پایان دهه آنها باید جنگ ویروس را متوقف میکردند.
شما می توانید بدون شک بخشی از تقصیر را به گردن ایالات متحده بیندازید. ما تا حد زیادی کمکهای زیادی ارائه کردیم، اما متوجه خواهید شد که هر کشوری در این سیاره به مزایای خود فکر میکند. شما همچنین باید به خاطر داشته باشید که در آن زمان تجزیه اتحاد جماهیر شوروی همه چیز را می فروخت و نگرانی های زیادی در مورد تسلیحات هسته ای وجود داشت که نه تنها ایالات متحده، بلکه اروپای غربی، بلکه روس ها نیز نگران بودند. پایان جنگ ویروسها با توجه به این واقعیت که قبل از پایان جنگ ویروسها اقتصاد جهانی را با نوعی «همگامی با بازی جونز» تحریک میکرد، به رکود مالی نیز دست یافت. ایالات متحده دلیلی برای غلبه بر روس ها داشت و زمانی که آن تعداد زیادی دروازه بان امن را متوقف کرد، کمک ها، قراردادها و غیره متوقف شد.
من با فیلم درباره اروپای غربی موافق هستم. بسیاری از اروپای غربی در حال حاضر فکر می کنند که سنگر فرصت ها، مکاتبات و غیره و غیره هستند. مسئله این است که آنها واقعاً کمتر در مورد هر شخص یا چیزی فکر می کنند. ایالات متحده با توجه به این واقعیت که سایر کشورهای اروپایی توانستند یک تخریب در حیاط خلوت خود را نادیده بگیرند، درگیر شد. پرزیدنت کلینتون (که آخرین بار سرباز فرستاد) عدم اعزام نیرو را به عنوان بزرگترین ناامیدی خود به عنوان رئیس جمهور ثبت می کند. او به ویژه نیاز داشت که به اروپایی ها اجازه دهد تا برای یک بار هم که شده با پاسیو خود برخورد کنند و آنها شکست خوردند. امروز اروپا واقعاً نمی تواند به بقیه جهان کمک کند، مگر اینکه متوجه تغییرات محیطی شوید، زیرا این به نفع آنها است.
من فکر میکنم همه تا حدودی در این امر نقش داشتند، اما طبق معمول، در صورتی که بتوانند ایالات متحده را برای همه چیز مقصر بدانند، همه احساس بهبودی میکنند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.